سیگار صورتی
نفهمیدیم این چه حکایتی هست که هر وقت دستشوییت می گیره می تونی تا دو ساعت نگهش داری ولی تا داخل دستشویی میشی اصلا مهلت نمیده که کمربندت رو در بیاری ! ! !
یه روز سه نفر داشتن کنار دیوار می شاشیدن که یهو گشت می رسه خفتشون می کنه .
بهشون میگه : شما داشتین چی کار می کردین ؟ ؟ ؟
اولی میگه :داشتم رو دیوار می نوشتم " مرگ بر آمریــــــــــکا "
دومی میگه : داشتم رو دیوار می نوشتم " مرگ بر اسرائیـــــــــل "
سومی می مونه چی بگه میگه والا ما سواد ندارم بگیر دستت خودت باهاش هر چی می خوای بنویس . . .
مادره به دختره میگه :این کبودی های زیر چشمت واسه چیه ؟ ؟ ؟
دختره میگه : پشه نیشم زده . . .
مادره میگه : مواظب باش یه وقت پشه حاملت نکنه . . .
شرایط بحرانی وقتی پیش میاد که بابات بهت زنگ بزنه بگه رمز لب تابتو سریع بگو کار دارم و رمز لب تابتم از اون کلمات خاک بر سری تشکیل شده باشهچن وقت پیش رفتم مهمونی موقع شام که شد دختر همسایمون با صدای بلند گفت :
" کی سینــــــه می خوره "
چنان زدم زیر خنده که از مهمونی پرتم کردن بیرون
" کی سینــــــه می خوره "
چنان زدم زیر خنده که از مهمونی پرتم کردن بیرون
باید بگیری بکشیشون بعد بهش بگی من که نکشتمت خودت مـــــــردی ! ! !
می خوام که از پای اینترنت پاشم . . . ولی واقعا پاشم نمیاد
خداوندا خودت مرا بپاشون
حالا جدا ، انصافا این پراید وانت هایی که جدید اومـــده شبیه اون دمپایی های جلو بسته قدیمی نیست ؟ ؟ ؟
یه دفعه می خواستم به دوستم پیام بدم که نت خرابه !
حواسم نبود یه " ن " اضافی زدم
.
.
.
.
هیچی دیگه یه رفاقت ده ساله به فنا رفت
مورد داشتیم که یک کیلو اسید پاشیدن رو صورت دختره هیچیش نشده
.
.
.
.
وامونده آرایش که نیس " ایزوگامه "
از دختره پرسیدم که تو چه سالی به دنیا اومدین ؟ ؟ ؟
بهم گفت : 70
ازش پرسیدم : چه ماهی ؟ ؟ ؟
گفت : خیلی ممنون مرسی تو هم خیلی ماهی ! ! !
بعضیاشون واقعا دچار توهم توطئه اند ها . . .
یارو میره سربازی توی آموزشی ازش می پرسن : اگه سه تا دشمن جلوت باشن و فقط یه دونه فشنگ داشته باشی چی کار می کنی ؟ ؟ ؟
گفت : پدرشون رو در میارم . . .
حتی مورد داشتیم که به دختره گفته شده کلیدF5 رو بزن پس از کلی تفکر اول دکمه F رو فشار داده بعد همزمان با اون شماره 5 رو زده . . .
یه روز یه گدا میره دم در خونه پیرزنه در می زنه پیرزنه میگه : بازم که تو اومدی گدایی ؟ ؟ ؟ ؟ ؟
گدا بهش میگه : چیه حتما انتظار داشتی بیام خواستگاریت . . . . .
گدا بهش میگه : چیه حتما انتظار داشتی بیام خواستگاریت . . . . .